معناى غيبت و چگونگى آن

به نام او ، به یاد او، برای او

امام على بن ابى طالب(ع) مسئله غيبت حضرت مهدى(ع) را با زمينه سازى حساب شده و منسجمى در چند مرحله مطرح مى كنند و كاملاً روشن است كه اين كار به صورت تصادفى انجام نگرفته است بلكه با توجه به ظرفيت و كشش فكرى افراد و شيوه هاى صحيح آموزشى و همينطور با در نظر گرفتن سير طبيعى و خارجى وقايعى كه در آينده پيش خواهد آمد به تبيين و تشريح امور پرداخته اند. در يك مرحله پس از تصريح به ضرورت وجود حجت الهى در روى زمين و بلكه كل نظام عالم هستى مى فرمايند:
هرگز زمين از حجت الهى كه با دليل و برهان براى حاكميت بخشيدن به احكام و ارزشهاى دينى قيام مى نمايد خالى نخواهد بود و حجت خداوند عالم يا به صورت شناخته شده و آشكار [مثل يازده امام(ع)، در ميان مردم زندگى مى كند] يا [در اثر فراهم نبودن شرايط مناسب] به طور پنهان و ناشناخته به سر مى برد.1
در روايت ديگرى امام على(ع)، پس از اشاره به ضرورت وجود امام معصوم در روى زمين و تبيين مسؤوليتهاى او مى فرمايند:
حجت خدا، گاهى به صورت علنى به طورى كه همه او را مى شناسند در ميان مردم حضور دارد؛ امّا زمام امور را به جهت فراهم نبودن شرايط در دست ندارد. گاهى نيز حجت الهى روى مصالحى به اراده خداوند متعال از ديده مردم غايب است. در چنين مواقعى آنها در انتظار حجج الهى به سر مى برند. توجه به اين نكته ضرورى است كه در دوران غيبت گرچه جسم امام(ع) به علت وجود خطرات و يا مصالح ديگرى از ديده مردم نهان است ولى دانش او براى مردم مخفى نيست (همه از آن اطلاع دارند) و آداب و احكام و تعاليمش در قلب و جان انسانهاى مؤمن استوار و پابرجاست و مردم بر اساس تعاليم و رهنمودهاى او زندگى مى كنند.2
در مرحله بعد، اميرالمؤمنين(ع) ضمن معرفى آخرين حجت الهى اصل مسئله غيبت آن حضرت را بيان مى كنند. از »اصبغ بن نباته« نقل شده است كه مى گويد:
روزى به حضور على بن ابى طالب(ع) رسيدم آن حضرت را غرق در انديشه ديدم در حالى كه از اين وضع بسيار متعجب بودم [چون حضرت را هرگز در آن حال نديده بودم] عرض كردم: يا اميرالمؤمنين مگر اتفاقى افتاده است كه اينگونه نگران و غرق در درياى تفكّر به نظر مى رسيد؟
حضرت على(ع)، در پاسخ فرمودند: درباره فرزندى كه بعدها از نسل من به دنيا خواهد آمد فكر مى كنم. او يازدهمين فرزند من است. او مهدى ما اهل بيت است كه زمين را پس از پر گشتن از ظلم و ستم و تباهى با عدل و داد پر خواهد ساخت. امّا پيش از آن براى او يك دوره غيبتى هست كه عده زيادى از مردم در اين دوره از حق و صراط مستقيم منحرف مى شوند.3
در گام بعدى على(ع) به طولانى بودن دوره غيبت امام عصر(ع) و مشكلات و گرفتاريهاى آن مى پردازند. به عنوان نمونه در يك مورد مى فرمايند:
در دوره غيبت امام غايب مردم از حدود و چارچوب احكام شرع خارج خواهند شد و بسيارى از آنها گمان خواهند كرد كه حجت الهى از دنيا رفته و امامت پايان پذيرفته است ولى سوگند به خدا در چنين دوره اى حجت خدا در بين مردم و در كوچه و بازار آنها در حال رفت و آمد خواهد بود و وى حرفهاى مردم را خواهد شنيد... او مردم را خواهد ديد ولى آنها تا زمان معينى كه خداوند مقرر كرده است قادر به ديدن آن حضرت نخواهند بود.4
همينطور در اين باره به مناسبت ديگرى مى فرمايند:
دوره غيبت امام مهدى(ع) به قدرى طولانى خواهد بود كه انسانهاى بى خبر از مصالح و حكمتهاى الهى از ظهور آن حضرت مأيوس خواهند شد و در اثر نااميدى از ظهور منجى عالم بشريت حتى اين جمله را به زبان خواهند آورد كه: خداوند عالم نيازى به آل محمد(ص) ندارد؛ يعنى اگر از آل محمد(ص) كسى در روى زمين بود تا كنون بايد قيام مى كرد و به اين نابسامانيها و بى عدالتيها پايان مى داد.5

-----------------------------------------------------------------------------------------
پى نوشتها :
1 . فيض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، حكمت 13، ص1158.
2 . محمدبن يعقوب كلينى، الكافى، ج 2، ص 139، ح 13.
3 . محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 51 ، ص 119، ح 19.
4 . همان، ج 28، ص 70.
5 . همان، ج 51، ص 119، ح 19.
منبع:
مجله موعود

0 نظرات:

» نظر شما؟

Designed by Leila Rasouli - Updated to New Blogger by: Blogger Team