به نام او، به یاد او، برای او
انديشه مهدويت، انديشهاي فراگير و فرا مذهبي است و همه گروههاي اسلامي بدان اعتقاد قلبي دارند؛ از اين رو دو گروه عمده اسلامي يعني اهل سنت و شيعه، انكار امام مهدي و ظهور او را كفر و خروج از دين اسلام تلقي ميكنند.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرموده است:
هر كس قائم از فرزندان مرا انكار كند، در واقع مرا انكار كرده است.
نيز آن حضرت فرموده است: (هر كس كه مهدي قائم از فرزندان مرا در زمان غيبتش انكار كند به مرگ جاهليت از دنيا رفته است.)
همچنين در منابع اهل سنت آمده است كه پيامبر اكرم فرمود: (هر كس مهدي را انكار كند به راستي كافر است).
نيز فرموده است:
هر كس ظهور مهدي را انكار كند، به آنچه بر محمد نازل شده، كفر ورزيده است.
روايات ذكر شده و امثال آنها، در منابع روايي و تاريخي شيعه و اهل سنت فراوان نقل شده است كه همه آنها از اهميت و خطير بودن انديشه مهدويت از منظر مسلمانان حكايت دارد.
متواتر بودن روايات مهدويت
همچنين مهم بودن انديشه مهدويت نزد اهل سنت و شيعه را ميتوان از ادعاي تواتري كه از ناحيه علماي اسلامي ابراز شده است، برداشت كرد. اين مهم در منابع مهم اسلامي آمده است؛ براي نمونه، حافظ ابو عبدالله گنجي شافعي در كتاب البيان گفته است:
همچنين مهم بودن انديشه مهدويت نزد اهل سنت و شيعه را ميتوان از ادعاي تواتري كه از ناحيه علماي اسلامي ابراز شده است، برداشت كرد. اين مهم در منابع مهم اسلامي آمده است؛ براي نمونه، حافظ ابو عبدالله گنجي شافعي در كتاب البيان گفته است:
احاديث پيامبراكرم دربارة حضرت مهدي به دليل راويان بسياري كه دارد، به حد تواتر رسيده است.
ابن حجر عسقلاني در كتاب فتح باري كه در شرح صحيح بخاري نوشته است، ميگويد:
اخبار متواتر رسيده كه مهدي از اين امت است و عيسي از آسمان ميآيد و پشت سر مهدي نماز خواهد خواند.
ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه ميگويد:
اتفاق تمام فرقههاي مسلمين است كه دنيا و دين و تكليف تمام نميشود، مگر با مهدي موعود.
در اسعاف الراغبين آمده است:
همانا اخبار متواتري از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آلهرسيده است كه مهدي قيام ميكند و او از اهل بيت پيامبر است و زمين را پر از عدل و داد ميكند.
علامه برزنجي در كتاب الاشاعة لاشراط الساعة مينويسد:
رواياتي كه در آنها از ظهور مهدي نام برده شده، زياد و در حد تواتر است. بعضي از آنها صحيح و بعضي حسن و بعضي ضعيف ميباشد. اين نكته و اين دسته بيشترين ميباشد؛ ولي به دليل كثرت راويان آنها، دسته ضعيف، به وسيله دسته قوي تقويت و موجب قطع ميباشد. آنچه قطعي است اين است كه ظهور او مسلم است و از اولاد فاطمه و پر كننده زمين از عدل ميباشد.
شيخ علي ناصف مينويسد:
مشهور ميان علماي گذشته و حال، اين است كه در آخرالزمان، مردي از اهل بيت به نام مهدي قيام ميكند و مسلمانان از او پيروي كرده و دين را ياري ميكند. دجال ظاهر ميشود و عيسي نازل ميگردد و با مهدي يا به تنهايي دجال را ميكشد. بزرگان صحابه و اكابر محدثان نظير ابوداوود ترمذي، ابن ماجه، طبراني، ابو يعلي، بزاز، امام احمد و حاكم، روايات مهمي را نقل كردهاند و كساني چون ابن خلدون كه همه روايات مهدي را تضعيف ميكنند، اشتباه كردهاند.
اما اثبات تواتر از منظر شيعه داراي وضوح و روشني خاصي است؛ زيرا جايگاه مهدويت از منظر شيعيان به قدري مهم و قطعي است كه حتي برخي افراد مغرض و داراي نيات سوء، خاستگاه مهدويت را مذهب تشيع دانسته و رواج و شيوع مهدويت ميان اهل سنت را از سوي علماي شيعه تلقي كردهاند؛ از اين رو مسلّم و متواتر بودن باورداشت مهدويت ميان شيعيان به قدري روشن است كه نيازمند به ارائه دليل و برهان نيست.
پاسخ مركز وهابي (رابطة العالم الاسلامي) به پرسش مهدوي
براي اثبات جايگاه مهدويت واعتقادي بودن آن از منظر اهل سنت، به پاسخ رابطة العالم الاسلامي، مركز مهم ديني وهابيها، به پرسش يك مسلمان سني از اهالي كنيا دربارة (جايگاه مهدي منتظر، زمان ظهور، مكاني كه حضرت ظهور ميفرمايد و مسائل ديگر مهدويت) اشاره ميكنيم:
مهدي، محمد بن عبدالله حسني، علوي و فاطمي است و او مهدي موعود منتظر است. موقع ظهور وي، آخرالزمان است و ظهورش از نشانههاي قيامت ميباشد. از غرب ظاهر ميشود و در حجاز در مكه مكرمه بين ركن و مقام با آن حضرت بيعت ميكنند.
هنگامي كه كفر و ظلم و فساد، عالم را فرا گرفته باشد ظهور ميكند و زمين را از عدل و داد پر ميكند؛ همان گونه كه از جور و ستم پر شده باشد. بر همه جهان حكومت خواهد كرد و همه جهانيان برابر او سر تعظيم فرو خواهند آورد. همگي تسليم وي خواهند شد؛ يا به ميل و دلخواه يا با نبرد. او تمام روي زمين را مالك خواهد شد و عيسي عليه السلام بعد از ظهور او، از آسمان فرود ميآيد و دجال را ميكشد يا همراه با ظهورش از آسمان فرود ميآيد و حضرت مهدي را بر كشتن دجال بر در دروازه لد در سرزمين فلسطين، ياري ميدهد.
مهدي آخرين خلفاي راشدين دوازدهگانه است كه پيامبر از آنها خبر داده است و در منابع اهل سنت آمده است. احاديث مربوط به مهدي را بسياري از صحابه از شخص پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل كردهاند كه از جمله آنها است: عثمان بن عفان، علي ابن ابي طالب، طلحه بن عبيد الله، عبد الرحمان بن عوف، عبد الله بن عباس، عمار ياسر، عبدالله بن مسعود، ابوسعيدخدري، ثوبان، قرة بن اساس مزني، عبدالله بن حارث، ابو هريره، حذيفة بن يماني، جابر بن عبدالله، ابو امامه، جابر بن ماجد، عبدالله بن عمر، انس بن مالك، عمر بن حصين و ام سلمه.
اينها بيست نفر از كساني هستند كه روايات راجع به مهدي را نقل كردهاند. غير از اينها، افراد زياد ديگري نيز وجود دارند. سخنان فراواني نيز از خود صحابه نقل شده است كه در آنها، به ظهور مهدي تصريح شده است و آنها را نيز ميتوان در رديف روايات پيامبر قرار داد؛ زيرا مساله ظهور مهدي از مسايلي نيست كه بتوان در آن اجتهاد كرد.
ابن حجر عسقلاني در كتاب فتح باري كه در شرح صحيح بخاري نوشته است، ميگويد:
اخبار متواتر رسيده كه مهدي از اين امت است و عيسي از آسمان ميآيد و پشت سر مهدي نماز خواهد خواند.
ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه ميگويد:
اتفاق تمام فرقههاي مسلمين است كه دنيا و دين و تكليف تمام نميشود، مگر با مهدي موعود.
در اسعاف الراغبين آمده است:
همانا اخبار متواتري از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آلهرسيده است كه مهدي قيام ميكند و او از اهل بيت پيامبر است و زمين را پر از عدل و داد ميكند.
علامه برزنجي در كتاب الاشاعة لاشراط الساعة مينويسد:
رواياتي كه در آنها از ظهور مهدي نام برده شده، زياد و در حد تواتر است. بعضي از آنها صحيح و بعضي حسن و بعضي ضعيف ميباشد. اين نكته و اين دسته بيشترين ميباشد؛ ولي به دليل كثرت راويان آنها، دسته ضعيف، به وسيله دسته قوي تقويت و موجب قطع ميباشد. آنچه قطعي است اين است كه ظهور او مسلم است و از اولاد فاطمه و پر كننده زمين از عدل ميباشد.
شيخ علي ناصف مينويسد:
مشهور ميان علماي گذشته و حال، اين است كه در آخرالزمان، مردي از اهل بيت به نام مهدي قيام ميكند و مسلمانان از او پيروي كرده و دين را ياري ميكند. دجال ظاهر ميشود و عيسي نازل ميگردد و با مهدي يا به تنهايي دجال را ميكشد. بزرگان صحابه و اكابر محدثان نظير ابوداوود ترمذي، ابن ماجه، طبراني، ابو يعلي، بزاز، امام احمد و حاكم، روايات مهمي را نقل كردهاند و كساني چون ابن خلدون كه همه روايات مهدي را تضعيف ميكنند، اشتباه كردهاند.
اما اثبات تواتر از منظر شيعه داراي وضوح و روشني خاصي است؛ زيرا جايگاه مهدويت از منظر شيعيان به قدري مهم و قطعي است كه حتي برخي افراد مغرض و داراي نيات سوء، خاستگاه مهدويت را مذهب تشيع دانسته و رواج و شيوع مهدويت ميان اهل سنت را از سوي علماي شيعه تلقي كردهاند؛ از اين رو مسلّم و متواتر بودن باورداشت مهدويت ميان شيعيان به قدري روشن است كه نيازمند به ارائه دليل و برهان نيست.
پاسخ مركز وهابي (رابطة العالم الاسلامي) به پرسش مهدوي
براي اثبات جايگاه مهدويت واعتقادي بودن آن از منظر اهل سنت، به پاسخ رابطة العالم الاسلامي، مركز مهم ديني وهابيها، به پرسش يك مسلمان سني از اهالي كنيا دربارة (جايگاه مهدي منتظر، زمان ظهور، مكاني كه حضرت ظهور ميفرمايد و مسائل ديگر مهدويت) اشاره ميكنيم:
مهدي، محمد بن عبدالله حسني، علوي و فاطمي است و او مهدي موعود منتظر است. موقع ظهور وي، آخرالزمان است و ظهورش از نشانههاي قيامت ميباشد. از غرب ظاهر ميشود و در حجاز در مكه مكرمه بين ركن و مقام با آن حضرت بيعت ميكنند.
هنگامي كه كفر و ظلم و فساد، عالم را فرا گرفته باشد ظهور ميكند و زمين را از عدل و داد پر ميكند؛ همان گونه كه از جور و ستم پر شده باشد. بر همه جهان حكومت خواهد كرد و همه جهانيان برابر او سر تعظيم فرو خواهند آورد. همگي تسليم وي خواهند شد؛ يا به ميل و دلخواه يا با نبرد. او تمام روي زمين را مالك خواهد شد و عيسي عليه السلام بعد از ظهور او، از آسمان فرود ميآيد و دجال را ميكشد يا همراه با ظهورش از آسمان فرود ميآيد و حضرت مهدي را بر كشتن دجال بر در دروازه لد در سرزمين فلسطين، ياري ميدهد.
مهدي آخرين خلفاي راشدين دوازدهگانه است كه پيامبر از آنها خبر داده است و در منابع اهل سنت آمده است. احاديث مربوط به مهدي را بسياري از صحابه از شخص پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل كردهاند كه از جمله آنها است: عثمان بن عفان، علي ابن ابي طالب، طلحه بن عبيد الله، عبد الرحمان بن عوف، عبد الله بن عباس، عمار ياسر، عبدالله بن مسعود، ابوسعيدخدري، ثوبان، قرة بن اساس مزني، عبدالله بن حارث، ابو هريره، حذيفة بن يماني، جابر بن عبدالله، ابو امامه، جابر بن ماجد، عبدالله بن عمر، انس بن مالك، عمر بن حصين و ام سلمه.
اينها بيست نفر از كساني هستند كه روايات راجع به مهدي را نقل كردهاند. غير از اينها، افراد زياد ديگري نيز وجود دارند. سخنان فراواني نيز از خود صحابه نقل شده است كه در آنها، به ظهور مهدي تصريح شده است و آنها را نيز ميتوان در رديف روايات پيامبر قرار داد؛ زيرا مساله ظهور مهدي از مسايلي نيست كه بتوان در آن اجتهاد كرد.
رواياتي كه درباره ظهور مهدي منتظر از شخص رسول اكرم نقل شده و آنچه صحابه پيامبر با اعتماد به گفته رسول خدا بيان كردهاند (و شهادت و گواهي آنان نيز در حكم حديث است) در بسياري از كتب معروف اسلامي و متون اصلي حديث پيامبر اكرم اعم از سنن، معاجم و مسانيد آمده است كه از جمله آنها است: سنن ابو داوود، سنن ترمذي، سنن ابن ماجه، سنن ابو عمر الداني، مسند احمد، ابي يعلي و بزّاز، صحيح حاكم، معاجم طبراني، روياني، دارقطني و ابو نعيم در كتاب اخبار المهدي و خطيب در تاريخ بغداد وابن عساكر در تاريخ دمشق و غير اينها.
بعضي از دانشمندان اسلامي درباره مهدي كتابهاي ويژهاي نوشتهاند كه از آن جمله است: ابو نعيم در كتاب اخبار المهدي، ابن حجر هيتمي در كتاب القول المختصر في علامات المهدي المنتظر، شوكاني در كتاب التوضيح في تواتر ماجاء في المنتظر و الدجال والمسيح، ادريس عراقي مغربي در كتاب المهدي، ابوالعباس بن عبدالمؤمن مغربي در كتاب الوهم المكنون في الرد علي ابن خلدون. آخرين كسي كه در اين زمينه بحث مشروحي نگاشته، مدير دانشگاه اسلامي مدينه است كه در چندين شماره مجله دانشگاه مزبور بحث كرده است.
عدهاي از بزرگان و دانشمندان متقدم و متاخر نيز در نوشتههاي خود تصريح كردهاند كه احاديث مربوط به مهدي متواتر است (و به هيچ وجه قابل انكار نيست)؛ از آن جمله است: سخاوي در كتاب فتحالمغيث، محمد بن احمد سفاريني در كتاب شرح العقيدة، ابوالحسن آبري در كتاب مناقب الشافعي، ابن تيميه در كتاب فتاوا، سيوطي در كتاب الحاوي، ادريس عراقي در تاليفي كه درباره مهدي دارد، شوكاني در كتاب التوضيح في تواتر ماجاء في المنتظر و الدجال والمسيح، محمد بن جعفر كناني در النظم المتناثر في الحديث المتواتر و ابوالعباس بن عبدالمؤمن در كتاب الوهم المكنون من كلام ابن خلدون.
اين تنها ابن خلدون است كه احاديث مربوط به مهدي را با احاديثي مجعول و ساختگي و بياساس كه ميگويد: (مهدياي نيست، جز عيسي) مورد ايراد قرار داده است؛ ولي بزرگان، پيشوايان و دانشمندان اسلام، گفتار او را رد كردهاند؛ به خصوص، ابن عبدالمؤمن كه در رد گفتار او كتاب ويژهاي به نام الوهم المكنون من كلام ابن خلدون نوشته است كه از 30 سال قبل در شرق و غرب منتشر شده است.
بعضي از دانشمندان اسلامي درباره مهدي كتابهاي ويژهاي نوشتهاند كه از آن جمله است: ابو نعيم در كتاب اخبار المهدي، ابن حجر هيتمي در كتاب القول المختصر في علامات المهدي المنتظر، شوكاني در كتاب التوضيح في تواتر ماجاء في المنتظر و الدجال والمسيح، ادريس عراقي مغربي در كتاب المهدي، ابوالعباس بن عبدالمؤمن مغربي در كتاب الوهم المكنون في الرد علي ابن خلدون. آخرين كسي كه در اين زمينه بحث مشروحي نگاشته، مدير دانشگاه اسلامي مدينه است كه در چندين شماره مجله دانشگاه مزبور بحث كرده است.
عدهاي از بزرگان و دانشمندان متقدم و متاخر نيز در نوشتههاي خود تصريح كردهاند كه احاديث مربوط به مهدي متواتر است (و به هيچ وجه قابل انكار نيست)؛ از آن جمله است: سخاوي در كتاب فتحالمغيث، محمد بن احمد سفاريني در كتاب شرح العقيدة، ابوالحسن آبري در كتاب مناقب الشافعي، ابن تيميه در كتاب فتاوا، سيوطي در كتاب الحاوي، ادريس عراقي در تاليفي كه درباره مهدي دارد، شوكاني در كتاب التوضيح في تواتر ماجاء في المنتظر و الدجال والمسيح، محمد بن جعفر كناني در النظم المتناثر في الحديث المتواتر و ابوالعباس بن عبدالمؤمن در كتاب الوهم المكنون من كلام ابن خلدون.
اين تنها ابن خلدون است كه احاديث مربوط به مهدي را با احاديثي مجعول و ساختگي و بياساس كه ميگويد: (مهدياي نيست، جز عيسي) مورد ايراد قرار داده است؛ ولي بزرگان، پيشوايان و دانشمندان اسلام، گفتار او را رد كردهاند؛ به خصوص، ابن عبدالمؤمن كه در رد گفتار او كتاب ويژهاي به نام الوهم المكنون من كلام ابن خلدون نوشته است كه از 30 سال قبل در شرق و غرب منتشر شده است.
حافظان، بزرگان و دانشمندان علم حديث نيز تصريح كردهاند كه احاديث مربوط به مهدي شامل احاديث صحيح و حسن است و مجموع آنها متواتر و صحت آنها قطعي است؛ بنابراين، اعتقاد به ظهور مهدي بر هر مسلمان واجب است و از عقايد اهل سنت و جماعت است و جز افراد نادان و بياطلاع از اسلام و بدعتگذار منكر آن نخواهد بود.
با توجه با پاسخ مركز الرابطة العالم الاسلامي دو نكته قابل ذكر است:
1. با اين كه وهابيان از تندروترين گروههاي اسلامي اهل سنت به شمار ميروند، مساله مهدويت و تواتر احاديث مربوط به حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را پذيرفته و با ساير فرق مسلمانان در اين خصوص، مشتركند، نيز بهطور جدي از آن دفاع ميكنند و آن را از عقايد رسمي خود تلقي مينمايند.
2. غير از مطالبي كه در صدر پاسخ بيان شده و امام مهدي را فرزند عبدالله خطاب كرده است، بقية مطالب در بيانيه مركز الرابطة العالم الاسلامي در راستاي اعتقادات گروههاي ديگر اسلامي، از جمله مذهب تشيع ميباشد.
با توجه با پاسخ مركز الرابطة العالم الاسلامي دو نكته قابل ذكر است:
1. با اين كه وهابيان از تندروترين گروههاي اسلامي اهل سنت به شمار ميروند، مساله مهدويت و تواتر احاديث مربوط به حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را پذيرفته و با ساير فرق مسلمانان در اين خصوص، مشتركند، نيز بهطور جدي از آن دفاع ميكنند و آن را از عقايد رسمي خود تلقي مينمايند.
2. غير از مطالبي كه در صدر پاسخ بيان شده و امام مهدي را فرزند عبدالله خطاب كرده است، بقية مطالب در بيانيه مركز الرابطة العالم الاسلامي در راستاي اعتقادات گروههاي ديگر اسلامي، از جمله مذهب تشيع ميباشد.
از مواردي كه جدي بودن باورداشت مهدويت ميان منظومه معارف اسلامي را نشان ميدهد، تلاش و جديت علماي اسلامي در طول تاريخ اسلامي است كه براي حفظ و صيانت انديشه مهدويت و انتقال آن به نسلهاي بعد، كتابها وتاليفات مستقلي پديد آوردهاند كه در ذيل، به نمونههايي از آنها اشاره ميكنيم:
تاليفات انديشوران اهل سنت دربارة مهدويت
تاليفات انديشوران اهل سنت دربارة مهدويت
1. البيان عن اخبار صاحب الزمان، تاليف ابن مغازلي شافعي.
2. البيان في اخبار صاحب الزمان، تاليف حافظ كنجي شافعي.
3. عقد الدرر في اخبار المهدي المنتظر، تاليف يوسف بن يحيي مقدسي شا فعي.
4. احوال صاحب الزمان، تاليف شيخ سعدالدين حموي.
5. المهدي، تاليف ابن قيم جوزي.
6. العرف الوردي في اخبار المهدي، تاليف حافظ جلال الدين سيوطي.
7. القول المختصر في علامات المهدي المنتظر، تاليف ابن حجر مكي.
8. البرهان في علامات مهدي آخر الزمان، تاليف علي متقي هندي.
9. فوائد الفكر في الامام المهدي المنتظر، تاليف مرعي بن يوسف كرمي مقدسي حنبلي.
علاوه بر كتابهاي نامبرده، كتابهاي ديگري نيز در عرصه مهدويت، ميان اهل سنت به رشته تحرير در آمده است كه در واقع، همه آنها از مهم بودن انديشه مهدويت از منظر اهل سنت حكايت دارد.
تاليفات انديشوران شيعه دربارة مهدويت
اهتمام جدي و فوقالعادة علماي شيعه در عرصه مهدويت و دغدغه شگفت آنها در حفظ كيان انديشه مهدويت، سبب شده است برخي افراد مخالف چنين ادعا كنند كه خاستگاه انديشه مهدويت، مذهب تشيع ميباشد. آنان با اين نگاه، اتهاماتي را متوجه انديشه مهدويت كرده و چنين گفتهاند كه در فرهنگ اسلام، آموزهاي به نام مهدويت نداريم، بلكه مذهب تشيع باعث شكلگيري و تقويت و نفوذ آن ميان باورهاي اهل سنت شده است. البته اين مطالب، همه نشان از جديت علماي شيعه در راستاي تقويت و ترويج مهدويت ميان مسلمانان دارد؛ از اين رو كتابها و تاليفات فراواني از سوي آنها به رشته تحرير در آمده است كه در ذيل به برخي از آنها اشارت ميكنيم:
1. اكمال الدين و اتمام النعمة،تاليف شيخ صدوق.
2. الغيبة، تاليف محمد ابن ابراهيم نعماني.
3. الوجيزة في الغيبة، تاليف سيد مرتضي علم الهدي.
4. كتاب الغيبة، تاليف شيخ طوسي.
5. الملاحم والفتن، تاليف سيد بن طاووس.
6. اعلام الوري، تاليف امين الاسلام طبري.
7. المحجة فيما نزل في القائم الحجة، تاليف سيد هاشم بحراني.
8. بحار الانوار، ج 51، 52، 53،، تاليف محمد باقر مجلسي.
9. اثبات الهداة، تاليف شيخ حر عاملي.
و دهها كتاب ديگر كه براي اختصار، از ذكر آنها صرف نظر ميكنيم. اينها همه از اهتمام علماي اسلامي به مساله مهدويت حكايت دارد.
شايد بتوان چنين ادعا كرد كه بعد از اصول بنيادي اسلام نظير توحيد، نبوت و معاد و بعد از اعتقاد به قرآن در جايگاه كتاب مقدس آسماني، باور و اعتقادي به وسعت قلمرو مهدويت پيدا نكنيم كه مورد قبول همه گروههاي اسلامي باشد از اين رو مهدويت و اعتقاد به آن، سوژه مناسب و خوبي است تا به وسيله آن اتحاد و هم بستگي را در ميان باور مندان به مهدويت تقويت گردد، البته نقش علما و انديشمندان اسلامي در اين عرصه و به كار گيري سوژه مهدويت جهت نيل مسلمانان و جوامع اسلامي به سوي اتحاد و همگرايي، نقش بيبديل و انحصاري است.
بيترديد لازمه رسيدن به جامعه متحد و همگرا نياز به اشاعه و ترويج مهدويت و آموزههاي آن كه به نوعي مورد قبول همه گروههاي اسلامي است ميباشد، از اين رو در اين نوشتار سعي و تلاش شده تا برخي از آموزههاي مهدويت كه آموزههاي هم سو و مورد قبول كليه گروههاي اسلامي است برجسته و تبيين شود.
منبع: مجله انتظار موعود
مديرمسئول: حجتالاسلام والمسلمين محسن قرائتي
1 نظرات:
سلام
مدتی است که به جمع دوستان وبلاگ نویس پیوسته ام.
به من هم سر بزنید و برای ادامه راه راهنماییم کنید.
با سپاس
» نظر شما؟